معماری صفوی



معماران عصر صفوی کوشیدند تا با حفظ ویژگی های معماری، نوآوری هایی را در زمینه معماری به انجام برسانند. از جمله این ویژگی ها می توان به افزایش بار بصری در تدوین فضای شهری، دادن نقش نمادین به بناهای دارای کاربرد همگانی و گسترش ارتفاع بناهای عمومی و بخشیدن بار بصری ویژه به آنها اشاره کرد. در هنر و تزئینات این دوره نه مقیاس بلکه فضای انسانی مطرح می شود. مقیاس ها، اندازه ها، احجام، گشودگی ها و بسته شدن ها و مانند این ها همه بیانگر این فضا هستند و انسان با گذر از این فضاها، در محاوره ای فضایی و هستی شناختی با آنها قرار می گیرد و به عنوان مرکز ثقل عالم صغیر، در هر نقطه ای از این فضا قرار گیرد.

همچنین از مشخص شد که هنر اسلامی در عصر صفویه از نظر کیفیت به خصوص در زمینه معماری و تزئینات نسبت به دوران قبل مراحل تکامل و توسعه را به سرعت طی نموده تا حدی که در این دوره اهمیت پوشش های تزئینی در بنا برابر ساختار بنا قرار میگیرد. از طرفی تزیئینات عمده ای که معماران دوره صفوی در ساختمان بناها بکار بردند می توان به گچبری، خاتم کاری، کاشی کاری و نقوش گیاهی و هندسی اشاره نمود.


مسجد شیخ لطف‌الله (ساخته شده در ۱۶۰۲ - ۱۶۱۹ میلادی) یکی از مسجدهای تاریخی و شناخته شده شهر اصفهان است و مجموعه تاریخی میدان نقش جهان است که در دوران صفوی ساخته شده است. این مسجد شاهکاری از معماری و کاشی‌کاری قرن یازدهم هجری است که توسط استاد محمدرضا اصفهانی از معماران نامدار آن دوره ساخته شده‌است. مسجد شیخ لطف‌الله به فرمان شاه عباس اول در مدت هجده سال بنا شده و در ضلع شرقی میدان نقش جهان و مقابل عمارت عالی‌قاپو و در همسایگی مسجد شاه واقع شده است. این مکان مذهبی برای تجلیل شیخ لطف‌الله میسی بنا گردیده و سالانه گردشگران زیادی را جذب خود می‌کند.

زئینات کاشی‌کاری مسجد شیخ لطف‌الله در داخل از ازارهها به بالا همه از کاشی‌های معرق پوشیده شده است. این مسجد یکی از زیباترین آثار تاریخی اصفهان در ضلع شرقی میدان نقش جهان و مقابل عمارت عالی‌قاپو واقع شده است. شماری از کاشیکاری‌های معرق درون و بیرون گنبد و کتیبه‌های خط ثلث آن به خط علی‌رضای تبریزی عباسی است. این مسجد به علت اینکه نه مناره دارد و نه دارای شبستان ورودی (حیاط) است و همچنین ورودی آن پله می‌خورد، مشابه سایر مساجد نیست. عدم وجود شبستان و صحن ورودی، این مسجد را به مقتضیات تقارنی میدان نقش جهان (قرار گرفتن مسجد رو به روی عمارت عالی‌قاپو) که در نهایت منجر به این مسئله شده است که نتوان صحنی یا حیاطی رو به قبله که برای نمازگزاری استفاده شود، برای آن طراحی کرد. سبک معماری این بنا به شیوه اصفهانی است. جلو خان مسجد با عقب‌نشینی از بدنه شرقی میدان آغاز می‌شود. بعد از عبور از چهار پله به محوطه سردر می‌رسیم. قسمت پایینی دیوارهای این محوطه با سنگ مرمر زرد پوشیده شده‌است، سکوهای بزرگ کناری هم از همین نوع سنگ هستند. در ورودی مسجد به صورت دو لنگه‌است که از چوب چنار یک‌پارچه ساخته شده‌اند و پس از گذشت چهارصد سال هنوز پابرجا هستند. در جلوی مسجد حوض ۸ ضلعی زیبایی قرار داشته که در سال‌های ۱۳۱۶ تا ۱۳۱۸ خ برداشته شده‌است. در این زمان پوشش کف گنبدخانه از جنس گچ بوده و پنجره‌های چوبی منصوب در آن روشنایی زیرزمین را تأمین می‌کرده‌است.مسجدشیخ لطف الله فاقدحیاط است. سر در معرق آن تا پایان سال ۱۰۱۱ قمری هجری ساخته و پرداخته شده و اتمام ساختمان و تزئینات آن در سال ۱۰۲۸ هجری قمری بوده‌است. کتیبه سر در آن به خط ثلث علیرضا عباسی و مورخ به سال ۱۰۱۲ هجری است، معمار و بنای مسجد استاد محمدرضا اصفهانی بوده‌است که نام او در داخل محراب زیبای مسجد در دو لوحه کوچک به این شرح ذکرشده عمل فقیر حقیر محتاج برحمت خدا محمدرضا بن استاد حسین بنا اصفهانی ۱۰۲۸ خطوط و کتیبه‌های داخل مسجد کار علیرضا عباسی خطاط بسیار مشهور زمان شاه عباس و باقر بنا خوشنویس گمنام آن دوره است که نمونه خط ثلث او با خط علیرضا عباسی برابری می‌کند. داخل و خارج گنبد بی‌مانند این بنا که از زیباترین گنبدهای جهان به شمار می‌رود، از کاشی‌های معرّق نفیس پوشیده شده است. باستان‌شناسان خارجی عظمت معماری این مسجد را ستوده‌اند. استفاده از نور طبیعی و رنگ‌های زیبا همه و همه از جمله ویژگی‌های چشمگیر این بناست.


در مدرسه ی چهارباغ کتیبه های زیبا و متعددی وجود دارد که با شیوه های مختلفی نگاشته شده اند. این کتیبه ها بر روی چوب، رنگ، ف و کاشی مکتوب شده است. کتیبه های نستعلیق در دست اندازهای چوبی، غرفه های شش گانه اطراف سراسری مدخل ورودی، با اشعاری به خط محمد صالح اصفهانی (7773 ه.ق)؛ کتیبه های سنگاب وسط سرسرای مدرسه به قل یکی از طلاب به نام محمد مهدی الحسینی و حجاری محمد طاهر (7770 ه.ق)؛ که شامل صلوات بر چهارده معصوم است. کتیبه ی حکاکی شده سنگ شاخ موجود در شرق ایوان شمالی کتیبه های نستعلیق بر دو لنگه درب مجلل مدرسه با روش قل زنی و مطلا کاری، به خط محمد صالح اصفهانی می باشد. علاوه بر موارد ذکر شده کتیبه های کاشیکاری مدرسه چهارباغ، از جمله زیباترین و متنوع ترین کتیبه های این بنا است. این کتیبه ها به خط ثلث، نستعلیق، کوفی بنایی و معقلی توسط عبدالرحی جزایری و علی نقی امامی با روش های معرق و هفت رنگ مکتوب شده است که بخش های عمده ای از این فضا را مزیّن کرده است. از این دست کتیبه های کاشی کاری در سر در ورودی و نمای حجره های مشرف به خیابان چهارباغ، اطراف سرسرای مدخل مدرسه (غرب) نمای خارجی ایوان جنوبی، فضای داخلی گنبد خانه، شبستان، گنبد و مناره ها، نمای شمالی مدرسه (به سمت بازار)، فضای داخلی ایوان های شمالی و شرقی همچنین هشتی های چهار گوشه حیاط دیده می شود. ترکیب این خطوط با نقوش گیاهی (اسلیمی و ختایی) و هندسی موجود بر کاشی ها و تناسب با کادرها و محل کاربردشان در بنا بر زیبایی و تنوع آن ها افزوده است  (نظام پور و قاسمی، ۱۳۹۳).


عناصر تزئینی در معماری اسلامی به دو گروه عناصر طبیعی و مصنوعی تقسیم بندی می شوند، که مهمترین عناصر طبیعی شامل نور و آب و مهمترین عناصر تزئینی مصنوعی شامل خط و خوشنویسی، نقوش گیاهی و هندسی اسلیمی است که در ذیل به آن ها پرداخته می شود (نیکنام؛ و همکاران به نقل از مکی نژاد، ۱۳۹۴).

در عصر صفوی و با رونق گرفتن هنر و معماری، معماران عصر صفوی کوشیدند تا با حفظ ویژگی های معماری، نوآوری هایی را در زمینه معماری به انجام برسانند. از جمله این ویژگی ها می توان به افزایش بار بصری در تدوین فضای شهری، دادن نقش نمادین به بناهای دارای کاربرد همگانی و گسترش ارتفاع بناهای عمومی و بخشیدن بار بصری ویژه به آنها اشاره کرد. در هنر و تزئینات این دوره نه مقیاس بلکه فضای انسانی مطرح می شود. مقیاس ها، اندازه ها، احجام، گشودگی ها و بسته شدن ها و مانند این ها همه بیانگر این فضا هستند و انسان با گذر از این فضاها، در محاوره ای فضایی و هستی شناختی با آنها قرار می گیرد و به عنوان مرکز ثقل عالم صغیر، در هر نقطه ای از این فضا قرار گیرد، مرکزیت به آنجا باز می‌گردد و مرکزیت هندسی در مقابل مرکزیت آرمانی رنگ می بازد. نتیجه دیگری که در اینجا می توان مطرح ساخت این است که تغییر ساختار معماری ایران در عصر صفوی بر مبنای ارتباط میان انسان و فضا می تواند نتیجه ای از اندیشه صدرایی باشد که در آن نقش حکمت انسانی در ادراک فزونی یافته است (همان).

 


معماری صفوی نوآوری اندکی در ساختار یا صورت داشت چون معماران مجبور بودند وسیعترین بناها را در کوتاه ترین زمان بسازند یا تزئین کنند و بدین ترتیب با پوشش کاشی بی قوارگی آن را بپوشانند، نقاط قوت آن در پلان بندی و اجرای مجتمع‌های عظیم شهری نهفته بود که کارهای چند گونه بزرگانی، مذهبی و ی را در ترکیب بندی‌های هماهنگ گرد آورده است. عمده‌ترین و مهم‌ترین عنصر تزئینی معماری اسلامی دوره صفویه هنر کاشی کاری این عصر بود. شاید بتوان متعالی‌ترین هنر مقدس را در نقوش کاشی کاری های مسجد و اماکن مقدس یافت. کاشی کاری در ایران مهمترین بروز مفاهیم معنوی و عرفانی در هنر به شمار میرود که در تزئینات مساجد و اماکن مقدس رکن اصلی را ایفا می کند (کورس پور و طایفی نصرآبادی به نقل از جمالی، ۱۳۹۴). همچنین کتیبه های بناهای اسلامی را عموماً از آجر و کاشی و سنگ و گچ و چوب می ساختند. مضمون کتیبه ها، اسماء اللهی، آیات و سوره های قرآن، نام های پیامبر و ائمه، دعا، مناجات، شعارهای مذهبی، نام سفارش دهنده ی اثر، نام حاک و یا سلطان وقت، نام سازنده اثر، نام کتیبه نویس، تاری ساخت اثر، اشعار فارسی و عربی، گفته های بزرگان و حکما، فرامین پادشاهان، عهدنامه و پند و اندرز می باشد. این مضامین در بر دارنده ی معانی و مفاهیمی هستند که شرایط اجتماعی، مذهبی و فرهنگی زمان خود را بیان می کنند و از طرف دیگر جلوه ی خلاقیت های هنرمندان و نمایانگر خلوص معنوی آن هست (نظام پور و قاسمی، ۱۳۹۳).

 

بررسی کالبدی الگوهای فضایی معماری بناهای مسی دوره‌ی صفویه

حالا که الگوها و صفات آنها براساس محل استقرار یا عملکردشان مشخص شد دستور زبان معماری الگویی را شرح میدهم، این دستور زبان براساس یک نظام سلسله مراتبی شکل میگیرد.ارزش الگوهایی که دور حیاط چیده میشوند به ترتیب اهمیت از کم

به زیاد به این شرح است:تقسیم دوتایی،تقسیم سه تایی،تقسیم پنج تایی،شکم دریده و در نهایت چلیپا.محور اصلی حیاط محل

قرار گیری بالاترین سلسله مراتب است و محور فرعی از فضاهایی با سلسله مراتب مساوی و یا پایینتر استفاده میکند.مهم اینجاست که در طراحی خانه برای ساخت مهمترین فضا از چه الگویی استفاده میکنیم،مثلاً اگر از چلیپا استفاده کنیم برای سایر نقاط میتوانیم از همه ی الگوهای دیگر استفاده کنیم،اما اگر از تقسیم پنج تایی برای مهمترین فضا استفاده کنیم و تنها امکان ما برای طراحی در سایر نقاط تقسیم پنج تایی،تقسیم سه تایی و تقسیم دوتایی است.در کاملترین حالت پیشنهاد زیر قرار دارد (چلونگریان و همکاران، ۱۳۹۴).

دستور العمل استقرار چهار الگوی روی محورها دستور العمل استقرار تقسیم پنج تایی روی محوراصلی که امکان استقرار شکم دریده و چلیپا را از بین می برد. نکته ی دیگر استقرار الگوها در یک ضلع حیاط است.باز قاعده همان است،هر الگوی فضایی که بنا بر نظم قبلی روی محور آن ضلع قرار میگیرد،استفاده از الگوهایی با مرتبه ی مساوی یا پایینتر را در رو طرف خود ایجاب میکند.البته مرتبه ی مساوی معمولاً در مورد تقسیم سه تایی معمول است و سه چلیپا یا سه شکم دریده در یک وجه در کنار هم قرار نمیگیرند.معمولاً اگر در محور اصلی تقسیم پنج تایی قرار گیرد شکم دریده و یا چلیپا در دو طرف تقسیم سه تایی قرار میگیرند و اگر تقسیم سه تایی در محور قرار گیرد در دو طرف تقسیم سه تایی و یا تقسیم دوتایی قرار میگیرد.

این قانون در مورد هرچهار وجه مصداق دارد.حالا نوبت فضاهای ارتباطی است.یعنی راهرو که چنان که گفته شد به عرض یک مدول است،اما راهرو به عرض دو مدول نیز وجود دارد،همان که صفت تختگاه را به آن دادیم.چنان که گفتیم محور اصلی خانه اصولاً برای فضای ارتباطی استفاده نمیشود. بنابراین بهترین محل برای فضاهای ارتباطی،گوشه ها یا حدفاصل بین فضای مرکزی و گوشواره هاست.گاه در یک ضلع چهار فضای ارتباطی شکل میگیرد.

 گوشه های زمین که به حیاط راه ندارند،محل خوبی برای استقرار هشتی ورودی است.درمواردی بیش از یک هشتی نیز به کار میرود.اتاق های گوشه های زمین میتواند تقسیم سه تایی داشته باشد یا در مواردی که زمین قناس استاتاق هایی خارج از الگو در آن قرار میگیرد.هشتی نیز به عنوان اتاق میتواند در گوشه باشد.عملکرد اتاقهای گوشه ای معمولاً چنان است که به نور مستقیم نیاز ندارد،اتاق کرسی،مطبخ،شربت خانه و در خانه های با ابعاد بزرگ،محل حمام است.

فضاهای کنج معمولاً به واسطه ی یک فضای ارتباطی به حیاط متصل میشوند،ولی اگر گوشه های حیاط پخی داشته باشد میتواند با الگوی هشتی مستقیماً به حیاط راه پیدا کند. آخرین نکته در مورد طراحی،پلان خانه هایی با چندین حیاط است.اصول طراحی حیاط دوم هیچ فرقی با حیاط اول ندارد.نکته ی مهم،ارتباط منطقی امتداد محورهای دو حیاط با هم است،به این معنی که در بهترین حالت امتداد محور های دو حیاط یکی است،یا امتداد محور اصلی حیاط کوچکتر با محور فرعی حیاط اصلی یکی،یا امتداد محورهای حرکتی یکی است.

حیاط های متعدد تا چهار و پنج حیاط نیز وجود دارد،شامل حیاط بیرونی،اندرونی بهاربند،نارنجستان و اصطبل.در خانه های اشرافی و کاخ ها،حیاط آبدارخانه یا حیاط مطبخ نیز وجود داشته،ولی طراحی این فضاها در حیاط تابع همان اصولی است که قبلاً توضیح دادیم.


مکتب اصفهان دارای مفاهیم ارزشی زیادی است که با آرای فلسفی ارتباطی تنگاتنگ دارد. فرهنگ و سنن از عوامل مهم درشکل‌گیری معماری هر کشور به شمار می آیند. تاثیر این عوامل درکشور ایران به خصوص در پایداری معماری مسکن تا قبل از دوره معاصر به خوبی دیده میشود با توجه به اینکه در دوران صفوی مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی ایران اعلام شد و دگرگونی های عظیمی که در فرهنگ و ت ایران به وجود آورد این دوره یکی از مهمترین ادوار تاریخی ایران محسوب می‌شود (حیدری، ۱۳۹۲). هنر معماری هنری والاتر و برتر از زیبایی شناختی است که انسان را از کثرت جهان بیرون به وحدت الهی می رساند. ویژگی این معماری، جای دادن انسان در حضور خدا از طریق قدسی کردن فضاست. در این هنر زیبایی و خلاقیت هنری با وجه آن آمیخته شده است. آنچه در معماری صفوی حائز اهمیت است، توجه به مذهب شیعه و نوعی تصوف است که این ویژگی در کتیبه های بناهای این دوره به چش می خورد. پادشاهان و هنرمندان و معماران این دوره تأکید بر نوعی وحدت و یکپارچگی داشتند تا وحدت الهی را متصور کنند. این مسئله سبکی را در معماری اسلامی به وجود آورد که به مکتب اصفهانی مشهور است و یکی از چهار شیوه ی معماری اسلامی ایران است. این سبک، بر اساس سادگی بیشتر طرح ها و هندسه‌ی بنا استوار است تا اصول اساسی اسلام را به همان سادگی است تداعی بخشد. یکسان بودن تناسبت در بنا اصل مساوات و برابری انسان ها در پیشگاه عدل الهی است. شاهان صفوی بیش از نیم قرن به طور متناوب از حامیان معماری بوده‌اند. در دوره ی صفویه از قلم کوفی در کاشی کاری بناها بهره بردند و قلم بنایی را که همان کوفی زاویه دار است و از ترسی اشکال هندسی مربع، لوزی، مستطیل و خطوط موازی و متقاطع به دست می آید در کاشی کاری معقلی به کار می بردند. این شیوه در محراب مساجد، ایوان ها و درون سوسن ها زیر مقرنس ها، ساقه ی گنبد ها، گنبد ها و سقف بناهای متبرک بسیار دیده می شوند. در اوایل این دوره از قلم کوفی و ثلث برای نگارش متون مقدس استفاده می کردند ولی برای نگارش کتیبه ها بیشتر از قلم تعلیق استفاده می شد. از جمله مسجد شیخ لطف الله، مسجد امام، مدرسه‌ی نیم آورد اصفهان و . را می توان ذکر کرد (نظام پور، قاسمی به نقل از Nasr؛ 1393).


معماری صفویه یکی از دوران طلایی معماری ایران بود که عوامل بنیادین ساده گرایی در آن نهفته بود. این شیوه در حیطه نظام متحول جهانداری اوایل دوره صفوی که از سنت جهانداری مغولی فاصله می گرفت و داعیه نوپردازی داشت قوام یافته و به یاری کمال شناختی و زیبا شناختی برخاسته از تحول به نوعی سادگی متناسب با خطوط روشن اهداف ی اجتماعی دست یافت. در دوره شاه عباس اماکن عمومی مانند بازارها، گذرها، قهوه خانه ها پیوسته به مجموعه کاخ ها، فاصله بعید میان مردم و اشراف درباری را تعدیل می بخشید و پای آن را تا حدی که نظم و محدودیت درباری اجازه می داده است به اماکن عمومی باز می کند. معماری صفویه اوج هنر و معماری اسلامی بود. در اواخر این دوره بناهای بسیاری به این سبک و سیاق در گوشه و کنار ایران ساخته شد (اسدالهی، ۱۳۹۴). با توجه به اینکه اصفهان یکی از شهرهای تاریخی ایران در دوران صفویه به دلیل موقعیت ویژه‌ای که داشت به رونق خاصی در معماری دست یافت. از این رو، معماری صفویه بر خلاف دوره های اولیه معماری، رنگ و تزیین نقش بسیار مهمی دارد. همچنین بناهای اصفهان در این دوره منبع مهمی برای بررسی عنصر تزیین در معماری اسلامی ایران به شمار می رود (شریفی مود، ۱۳۹۳). در واقع باورهای عرفانی و قرآنی موجب شکل‌گیری معماری دوره صفوی و نامگذاری آن شده است که جمعی از هنر شناسان دوران صفویه را عصر زرین و اوج شکوفایی انواع هنرها در ایران می نامند. در این زمان بناهای بسیاری ساخته شد و مفاهیم قرآنی در شکل گیری مجموعه ای از نمادها، نقش مایه ها و فرهنگ بصری مسلمانان در هنر اسلامی کمک شایان توجهی نموده است. در این دوران در تزئین آنها کاشی به میزان زیاد و انواع رنگ‌ها و نقوش مورد استفاده قرار گرفت. پیدایش شیوه کاشی هفت رنگ یا خشتی که به مراتب آسانتر و سریعتر از شیوه معرق بود موجب افراط در کاشی کاری و امکان ایجاد نقوش متنوع و موضوعات جدید شد (کورس پور و طایفی نصرآبادی، ۱۳۹۴).

با توجه به اینکه یکی از درخشان ترین دوره های هنر ایران پس از اسلام دوره صفویه است، در این دوره مراکز و کانون های صنعتی و هنری در ایران افزایش یافت. در ابتدای تأسیس این سلسله، تبریز پایتخت بود و به همین سبب این شهر مرکزی شد برای فعالیت های هنرمندانی مانند خطاطان، تذهیب کاران، نقاشان و صحافان و همچنین هنرمندانی که در دیگر فنون و صنایع کار می کردند  و هنرمندانی که درصنایع منسوجات و بافت پارچه به کار می پرداختند. آجرهای مربع کاشی منقوش، معروف به آجرهای هفت رنگ در بناها به مقیاس گسترده مورد استفاده قرار گرفت. نقش و نگار کاشی ها و رنگ های آنها زینت خاصی به بناهای این دوره بخشیده است. نه تنها دیوارها، بلکه گنبدها، ایوان، طاق نماها، سردر ورودی ها و مناره با کاشی و موزاییک آراسته شد. ساخت سردرهای بزرگ با کاشی های شفاف و گچبری مقرنس کاری در عصر صفویه پیشرفت بسیار داشت. ترکیب سردر برزگ و مناره های طرفین آن با صحن چهار ایوانی و ساختمان های اطراف آن و قرار دادن گنبد به گونه ای که با همه ساختمان متناسب باشد، در معماری زمان صفوی به درجه کمال رسید (نیکنام و همکاران، 1394).

موضوع پایان نامه معماری


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها